بخشی از مقدمه پروژه مذکور - به قلم مقام محترم مدیر عامل گروه معماری رازیگران نقش و اندیشه :
نگاهی به تاریخ پرتنش و پیچیدۀ میدان مشق و اتفاقات و وقایع ریز و درشتی که در آن رخ داده است، ذهن کنجکاو هر متفکرّی را به خود معطوف خواهد نمود. از حصارهای قدیم تهران، تا بلدیه و ساختمانهای اطرافش، از ورود نخستین خودرو به ایران و توقف آن در این میدان تا حضور پررنگ قزاقها در این پهنۀ تاریخی شهرما، همه و همه پتانسیل ذهنی ناخودآگاهی تولید خواهد نمود تا انگیزهیی باشد برای دقایقی قدم زدن در این بافت کهن شهر و لحظهیی تفکر...
یادآوری پیشینۀ طولانی این عرصه - فارغ از تحلیل سیاسی و اجتماعی رخدادها و جستجوی علل فراز و نشیبها - به خودی خود، شیرین و دلرباست. لکن اگر با نگاهی دیگر نگریسته شود لحظات نازیبا و بعضاً ناخوشایندی را به صحنۀ ذهن متبادر مینماید. شاید نگاه یک معمار که به اصول زیباییشناختی و کالبدی معماری ایرانی پایبند است بیش از هر دریچۀ دید دیگری حاوی نکات ریز ولی در عین حال تأملبرانگیز باشد. نگاهی که در عین دید نقّادانه و عیبجو، در ضمیر باطنی خود تلاش میکند به مانند یک دوست و یک محرم راز، عیوب محبوب خود را به خودش و محاسنش را برای دیگران بازگو نماید. نگاهی که کژیها و نامتقارنها را میبنید، تناسبات برهمریخته را درک میکند، المانهای غیراصیل را میشناسد و پیکربندیهای غیردوستانهیی که بر این عرصه تحمیل شده است را از اصل، تمییز میدهد. در این قسمت تلاش میگردد از این دید به راستۀ مورد نظر نگریسته شود و آسیبهایی که - خواسته یا ناخواسته - بر کالبد وارد شده است با نگاهی معمارانه مورد نقد قرار گیرند...
المان شهری
المانهای شهری را میتوان نمایندگان گویای تفکرات شهرسازی و طراحی شهری دانست. در تمام تئوریها و اندیشههای نوین شهرسازی، «عنصر گویای شهر برای عوام، تجهیزاتیست که مردم در زندگی توأم با معاش خود با آنها درگیرند.» ( جک پاردان - شهرساز برجستۀ انگلیسی ) مسیرهای تردد و توقفگاهها ( که در کشور ما به جهت رعایت برخی مسائل به موارد بسیار معدودی محدود هستند )، دو عنصر طلایی برای طراحان شهری محسوب میشوند که تلاش عمده بر آن است که این دو عنصر نه تنها با یکدیگر در تضاد نباشند، بلکه در دادوستدی هوشمندانه و از پیش تعریف شده، به عنوان مکمل و حیاتبخش یکدیگر عمل نمایند. مصادیق این دو در شهرسازی ایران - که ظاهراً تابع قانون و تفکر مدوّنی نبوده است - به تبع کممهریهایی که ریشه در فرهنگ درونگرای ایرانی داشته است، در برخی از موارد چنان نمود مبهمی پیدا میکند که حقیقتاً درک آنها برای یک معمار یا شهرساز نیز دشوار خواهد بود. نکتۀ پیچیدهتر زمانی رخ میدهد که این عدم هماهنگیها در بافتی به غایت اصیل رخ دهد. در اینصورت کلیۀ موازین و تناسبات از پیشتعریف شده، به معادلاتی چند مجهولی بدل میگردند که حل آنها در گرو تعمّق در تاریخ سرنوشتها قرار میگیرد.
در بافت تاریخی عرصۀ میدان مشق نیز این گرههای کور به وفور قابل شمارشاند. شاید در نگاهی اغماضی این گرهها ناشی از اجبارها دانسته شوند؛ اجبارهایی که در دیدی خوشبینانه به مادیات ختم گردند ولی در دیدی واقعگرایانه به کملطفی ما متخصصین یا کمی خودمانیتر، به کماطلاعی و نقصان دانش ما منتهیست. البته بهتر است مقداری کمگرایشی به معماری اصیل ایرانی را نیز چاشنی این موارد نماییم تا مجموعه علل این رخداد نهچندان خوشایند، کامل گردد.
در این قسمت تلاش گردیده است با توجه به تاریخ بافت، بافت تاریخی و معماری اصیل حاکم بر آن، و نیز با در نظر گرفتن شرایط جدید ساکنین امروزی که نیازهای تازهیی را طلب مینماید، چند نمونه دستخط - نه طراحی - تقدیم گردد که علاوه بر آنکه به مانند المانهایی که امروز در این فضا میبینیم خشک و بیهویت نیستند، بلکه تا حد بضاعت علمی و عقلی، حامل پیامهایی از عمق تاریخ معماری ایران بزرگ باشند و چهرۀ ناخوشایند بافت فعلی را به چهرهیی معصومانهتر و پرتناسبتر بدل مینمایند. بدیهی است انتظار نمیرود که این دستخطها به مانند نسخهیی شفابخش عمل نمایند، بلکه انتظار میرود اندکی دید معماری اصیل را در شهرسازی نوین مجموعه زنده نمایند...
«گروه معماری رازیگران نقش و اندیشه» ضمن انجام موفق این پروژه و ارائۀ طرح مرمت و احیای این بافت تاریخی، از زحمات جناب آقای دکتر طالبیان قدردانی می نماید.